مینیاتور و نگارگری و تذهیب و تشعیر

مینیاتور و نگارگری و تذهیب و تشعیر

مینیاتور و نگارگری و تذهیب و تشعیر

مینیاتور و نگارگری و تذهیب و تشعیر

  • ۰
  • ۰

مکتب جلایری

تشعیر3

مکتب نگارگری بغداد در دوران حکومت آل جلایر به مکتب نگارگری جلایری مشهور است. این مکتب که وامدار تمام رهاوردهای مکتب بغداد سده 6 و مکتب تبریز اول دوران ایلخانی است، مکتب تبریز- بغداد نیز نامیده می شود.

در دوران جلایری تحول دیگری نیز رخ داد و آن ابداع خط نستعلیق توسط میرعلی تبریزی بود و از آن به بعد برای متون کتب ادبی فارسی نظیر شاهنامه و خمسه و... از این خط زیبای فارسی بهره گرفته شد.

از تحولات دیگر این دوران می توان به استفاده از تشعیر در حاشیه کتب خطی برای زیباسازی زمینه اشاره کرد که هرچند متاثر از هنر چینی بود ولی در دوران های بعدی چهارچوبی ایرانی به خود گرفت . نمونه های تشعیر این دوران می توان به تشعیرهای بکار رفته در حاشیه دیوان سلطان احمد جلایر اشاره کرد.

اگر مکتب شیراز سده 8 بیشتر یه موضوعات رزمی و دلاوری به تاثیر از هنر ساسانی می پرداخت و یا مکتب تبریز اول به تاثیر از واقعگرایی چینی، موضوعاتی واقعی و تاریخی را مد نظر قرار داد، مکتب دوران آل جلایر به موضوعات تغزلی و عرفانی و عاشقانه توجه ویژه نمود . این دست کتب مانند دیوان جواجوی کرمانی و خمسه نظامی در این مکتب تهیه و طبع شد.

هنرمندانی چون احمد موسی که در مکتب تبریز رشد یافته بودند با تربیت شاگردانی چون شمس الدین میراث هنری خود را منتقل کردند و قوام و ثمر این میراث در همامیزی با هنر ایران( ادبیات) و بغداد(کتابت) به ظهور هنرمند بزرگی چون جنید بغدادی ( جنید سلطانی) منجر شد.

افرادی مانند شیخ اویس و فرزندش سلطان احمد به حمایت از هنرمندانی این چنین همت گذاشتند و اولین قدمهای برای زمینه سازی درظهور یک مکتبی کاملا ایرانی مانند مکتب هرات در همین دوره برداشته شد.

از تحولات دیگر این دوران می توان به استفاده از تشعیر در حاشیه کتب خطی برای زیباسازی زمینه اشاره کرد که هرچند متاثر از هنر چینی بود ولی در دوران های بعدی چهارچوبی ایرانی به خود گرفت

آل جلایر از سلسله های محلی ایران بودن که از سال 740 تا 813هـ. در عراق و آذربایجان حکومت می کردند. تبار آنها به مغولان می رسید و پس از فروپاشی ایلخانان در سال 736هـ. از برای کسب قدرت به پا خاستند و شیخ حسن بزرگ جلایری توانست پس از درگیری های طولانی با آل چوبان بر بخشی از غرب ایران استیلا یابد. پس از شیخ حسن بزرگ فرزند او شیخ اویس به حکومت رسید و قلمرو خود را تا تبریز گسترش داد. پس از او نیز پسرش بزرگش سلطان حسین به سلطنت رسید که در نهایت توسط برادرش سلطان احمد کشته شد. دوران حکومت سلطان احمد مصادف با برآمدن تیمور از شرق ایران بود. وی چندین بار به مبارزه با تیمور پرداخت و در نهایت به دست رقیب خود قرایوسف قراقویونلو به سال 813هـ. به قتل رسید و بدین ترتیب دفتر حکومت آل جلایر بسته شد.

به دلیل آنکه هم شیخ حسن بزرگ و هم فرزندانش افرادی هنر دوست و هنرپرور بودن و خود علاوه بر خطاطی در نقاشی نیز دستی داشتد، هنر کتابت در دوران ایشان دارای تحولات خاصی شد.


تشعیر4


خصوصیات

در مکتب جلایری، دیگر اثری از واقعگرایی مکتب تبریز اول نیست. شاید به دلیل روحیه هنری حاکمان جلایری، موضوعات عاشقانه و عارفانه و تغزلی در این دوران موضوع کتب خطی و به تبع آن نگارگری قرار می گیرد.علاقه به نمایش طبیعت شاعرانه ادب فارسی و تصویرسازی از جهان خیالی و فضای بیکران، هماهنگی میان پیکره و منظره، تفکیک سازی فضا، بکارگیری طیف وسیع رنگی از دیگر خصوصیات این مکتب است.

در مکتب جلایری بر خلاف مکاتب پیشین ، پیکره ها نه در پلان جلو بلکه در پلانهایی عقب تر ترسیم شده اند و به همین دلیل کوچکتر اند و دست نقاش برای پرداختن به طبیعتی پر از عناصر ریز و تزئینی و ظریف باز است. در نگاره های بجای مانده از دوران جلایری منظره و طبیعت مانند یک فرش پر نقش و نگار با ظرافت تمام تصویر شده است.

از دیگر ویژگی های خاص مکتب تبریز- بغداد می توان به اختصاص یافتن یک برگ کامل برای نگاهر اشاره کرد. تا پیش از این همیشه نقاشی و متن نگارشی با هم تصویر میی شد ولی از این دوران به بعد برای نگاره ها ، صفحه ای جدا تعبیه شد و کادری نیز در داخل نگاره برای نوشتن نام اثر ( نام صحنه) در نظر گرفته شد که به عنوان یک سنت تا سالیان طولانی باقی ماند.

از ویژگی های منحصر به فرد دیگر آنکه برای اولین بار شاهد ظهور نقاشی هایی هستیم که هنرمند نگارگر آنها را امضا کرده است . جنید سلطانی (بغدادی) بزرگترین هنرمند این دوره است که برخی از آثارش را امضا نموده است . تا قبل و حتی بعد از این دوران (قرن 10هـ.) هیچگاه نگارگر اثرش را امضا نمی کرد و نمی کند.

مهمترین هنرمندان این مکتب عبارتند از جنید سلطانی و عبد الحی که هر دو از شاگران شمس الدین ، هنرمند مکتب تبریز اول بودند.

کتب

شاید مشهور ترین کتاب مکتب جلایری دیوان خواجوی کرمانی باشد که مثنوی عاشقانه همای و همایون بخشی از آن است. این نسخه که مربوط به سال 799هـ. است توسط جنید در 9صحنه تصویرگری شد و میر علی تبریزی آن را به خط نستعلیق نگارش کرد.

از دیگر کتب این دوران می توان موارد زیر را نام برد:

خمسه نظامی، عجایب المخلوقات قزوینی و کلیله و دمنه


منبع : https://article.tebyan.net/194561/%D9%85%DA%A9%D8%AA%D8%A8-%D8%AC%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%B1%DB%8C

  • ندا راد
  • ۰
  • ۰

شناخت مفاهیم عرفان اسلامی متجلی در تذهیب و تشعیر

تشعیر2

در دل هنر اسلامی هنری جای دارد که بدون کمک تصویر و شمایل در پی اشاره به خداوند است که می‌توان آن را «هنر غیرشمایلی» نامید. آنچه در چنین هنری جایگزین تصاویر می‌شود، گونه ای برداشت از هندسه، نقشه های اسلیمی و خطایی است.

این عناصر حضور عالم معنا را بدون بهره‌گیری از تصاویر ممکن می‌سازد (دکتر سید حسین نصر). اگر زیبایی را حقیقتی عینی و جهان‌شمول بدانیم و همچون افلاطون معتقد باشیم که «زیبایی فَرّه حقیقت است»، آن‌گاه هنر در این معنا به بیانی از حقیقت تبدیل خواهد شد و از آنجا که نمی‌توان حقیقت را مطلقاً و بالذاته به هیچ حد و حدودی مقید ساخت و آن را بدون تحریف و معوج ساختن در قالب مفاهیم و الفاظ و تصورات و صُوَر درآورد، از این‌رو، به ناگزیر و به مثابهٔ یگانه راه چاره برای بیان و اشاره به آن، بایستی بیان رمزی (سمبلیک) را برگزید.

بنا به همین ضرورت است که کتب مقدس ادیان الهی و مناسک دینی آنها جنبهٔ رمزی به خود می‌گیرد، اما نکتهٔ مهم در اینجا این است که این رمزگرایی اختیاری و دلخواه و از نوع قراردادهای ابداعی بشری نیست، بلکه از ذات امور سرچشمه می‌گیرد و حتی، حقیقتی وحیانی بدان تصریح و تأکید می‌کند. و از این روست که هنر مقدس، به منزلهٔ نحوهٔ بنیانی از حقیقت، شیوهٔ رمزی را به کار می‌گیرد تا به مدد آن بتواند بازنمودی دقیق و مؤثر از حقیقتِ عُلوی را در مرتبهٔ سُفلی ارائه دهد. دکتر سید حسین نصر در این‌باره می‌نویسد:

یکی از بزرگترین دستاوردهای هنر اسلامی این بوده که توانسته برای کسانی که در دنیای انسانی و در نتیجه صوری زندگی می‌کنند، حقیقتی از آن حقیقت بی‌کران را، که ورای همهٔ صورت‌هاست، بیرون آورده و با برگزیدن زبان صوری برای بیان کلام خدا، به این زبان صوری جلوهٔ بی‌کرانگی بدهد. مبانی حِکمی و جهان‌شناختی یکسانی بر تمام آنچه هنر اسلامی می‌نامیم حکم فرماست. همچنین، علمی یا هندسه ای که بنیان هر آفرینش هنری است، خواه یک کاشی باشد خواه یک فرش و یا یک دیوار، در همه جا تقریباً همانند است. چگونگی به کارگیری این هندسه می‌تواند تأیید و تصدیقی بر وحدت درونی و ذاتی همهٔ اشیا باشد. دایره، شکل ازلی

سلسلهٔ موی دوست حلقهٔ دام بلاست

هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست

سعدی

دیدیم که «او»، «نور» است و نور، ظاهر به ذات و مظهر غیر است. در دیدگاهی، نور از حیث نمادین با وجود مطابق است؛ زیرا بدون نور هیچ صورتی نمی‌تواند ادراک شود.

در عرفان اسلامی «وجود» با «نور» یکی دانسته می‌شود و به واسطهٔ نور به وجود اشاره می‌شود و تنها اشاره؛ زیرا وجود در بیان نمی‌گنجد و هر بیانی آن را محدود می‌کند. بینای مطلق از قول شووان می‌نویسد: مطلق، بی‌نهایت، کمال: نخستین را می‌توان توسط نقطه نمایش داد، دومین را توسط شعاع هایی که از آن بیرون می‌آیند و سومین را توسط دایره. کمال همان مطلق است که توسط بی‌نهایتی در نسبیت فرا افکنده شده؛ طبق تعریف متناسب است، ولی مطلق نیست و یا به عبارت دیگر، نوعی مطلق است - یعنی مطلق متجلی - ولی مطلق کماهو نیست.

بنابراین، مفاهیم مطلق، بی‌نهایت، و کمال در عالم هنر اسلامی به شیوه ای خاص متجلی می‌شوند، می‌توان گفت مطلق «نقطه»ای است که به واسطهٔ «شعاع هایی» (نور) کمال ذاتی خود «دایره» را نشان می‌دهد. «دایره» در واقع، همان «نقطه» است که به واسطهٔ شعاع هایی (نور) به تجلی درآمده است. هیچ نماد و مظهری مانند نور به ذات الهی نزدیک نیست. بنابراین، «نور» طریق اشاره به «وجود مطلق» یا همان بی‌نهایت است. در میان نمادهای وحدت، عمیق ترین و آشکارترین نماد، نور است که هنرمند مسلمان به خوبی می‌داند که آن را چگونه جذب کند و به هزاران طریق درخشان و مشعشع سازد.

این نور در هنر اسلامی ایران سه جنبهٔ اساسی می‌یابد؛ یکی در شکل دادن به فضای معماری است. دیگری در نقوش تذهیب (هندسی و گیاهی) است (شمسه ها که بر پایهٔ شکل یک دایرهٔ کامل استوارند) و سومین جنبهٔ آن، روشنایی بی‌پایانی است که مجالس نگارگری و تشعیر را دربر گرفته است. می‌توان گفت که معماری با نور محسوس سروکار دارد، در حالی که شمسه در تذهیب و روشنایی همیشگی (و عدم وجود سایه) در نگارگری و تشعیر، نماد و رمز نور نامحسوس است. در معنای رمزی شکل دایره، همین بس که گفته شود که دایره، رمز جهان‌شناختی نخستین، رمز کلیّت و وحدت نیز هست.

و در ادامهٔ همین معنا، دایره همیشه در حکم رمز ابدیت قلمداد شده است که چونان هستیِ محض، نه آغاز دارد و نه انجامی. دایره به منزلهٔ رمز وحدت عالم، بر همهٔ نقوش هندسی دیگر برتری دارد؛ زیرا هستهٔ درونی یا مرکز پنهانش با «آنِ» بی‌زمانِ گردشِ زمان و نقطهٔ بی‌بُعد مکان محیط مناسبت دارد. و نیز دایره در معنای سنتی آن، به مثابهٔ تصویر متحرک ابدیت توصیف شده است. دایره، همان‌گونه که نقطهٔ متحرک پرگار در بازگشت به نقطهٔ عزیمتش آن را مُمثل می‌سازد، رمز نیکویی از برای آن کل جاودانی است.

هنر اسلامی عمدتاً توازنی است بین صورت هندسی محض و آنچه می‌توان آن را صورت زیست‌ریختی بنیادی (یعنی نقوش مُلهِم از عناصر گیاهی) نامید؛ قطب هایی که دربردارندهٔ ارزش های متداعی با چهار کیفیت فلسفی و تجربی است: برودت (سردی) و یبوست (خشکی)، که تبلور را در صورت هندسی نشان می‌دهد، و حرارت (گرمی) و رطوبت (تری)، که نشان دهندهٔ قوای شکل دهنده در پس صورت نباتی و آوندی است. بنابراین، هنر اسلامی مبتنی بر صورت هندسی را می‌توان عرصهٔ تبلوری دانست هم برای آن آگاهی لاینفک از صورت متجلی و هم به منزلهٔ لمحه ای از شور و نشاط تعلیق شدهٔ فَیَضان محتوا از طریق صورت.

ما نخست به بحث دربارهٔ نقوش هندسی ایرانی - اسلامی و ارتباط بنیادین آنها با شکل دایره می‌پردازیم. سپس، معانی رمزی و عرفانی نهفته در بطن این نقوش را بررسی می‌کنیم. سپس، به نقوش گیاهی ایرانی - اسلامی و ارتباط مهم و اساسی آنها با دایره توجه می‌کنیم؛ زیرا دایره برای هر دو خانوادهٔ نقوش هندسی و گیاهی، رمزی تمام عیار از مبدأ، منتها، تجلی، و نور به شمار می‌رود. آن‌گاه به معانی رمزی و عرفانی فضای خالی و رنگ های بنیادین در هنر اسلامی خواهیم پرداخت.

سپس، اختصاصاً به معانی رمزی و عرفانی تذهیب قرآن و تشعیر خواهیم پرداخت؛ اگرچه بسیاری از آنها نیز بر معانی رمزی دایره، نقوش هندسی، نقوش گیاهی، فضای خالی، و رنگ استوارند.

نقوش هندسی ایرانی - اسلامی

«اولین عنصر این جهان در اصل نقطه بود که تحت فعل طبیعت درآمد و به خط و سطح و بالأخره جسم مبدل شد.»

دکتر سید حسین نصر

وجود طرح های بی‌شمار در هنر اسلامی، که در پیوند با ریاضیات فیثاغورثی شکل گرفته است، مؤید این معناست که اصول مندرج در این هنر، در نهایت دقت و ظرافت با هنر مقدس و حکمت جاویدان عجین و ادغام شده است.

این نقوش ریاضی (اسلامی)، مسلماً به همراه ارزش فلسفی - عرفانی آنها، بنیان ناپیدایی را می‌سازد که بر مبنای آن، هنر بنیاد نهاده شده است. این بدان معناست که هنرمند مسلمان نه تنها در ریاضیات به معنای هندسی آن چیره‌دست بوده است، بلکه ریاضیات به مثابهٔ ساختاری کلی که پشینیان بینش های شهودی ای است که مشخصهٔ هر هنر واقعی می‌باشد، مکمل هنر او به شمار می‌رفته است. انگیزش استادان بزرگ این هنر، به یقین طریقت های معنوی ای بوده است که خود نیز در زمرهٔ اساتید آن بوده اند و این موضوع، به کارشان هم محتوا و هم معنا می‌بخشیده و آن را در سنتی قرار می‌داده است که به بیننده در جهت ارتقای درک معنوی او یاری می‌رساند.

تمرکز هنر اسلامی بر نقوش هندسی، توجه را از جهان بازنمودی به جهان صور محض، تنش های متوازن، و تعادل پویا معطوف می‌سازد و بینشی بنیادی در مقابل نحوهٔ عمل خود باطنی انسان و انعکاس آن در عالم پدید می‌آورد. علم ریاضیات و به ویژه هندسه، با درآمیختن با جنبه های فلسفی و حکمی و نیز ملهم و آکنده از اشارات معنوی، به منزلهٔ زبانی قدسی نمایانگر شد که به مثابهٔ تصویری از نظم حاکم بر عالم وجود، سنگ بنای هنر اسلامی واقع شد. اسلام از ابتدای ظهورش، این قالب متمایز و خاص از هنر مقدس را تحت حمایت خویش درآورد. پیام اصلی اسلام، یعنی توحید، در معنای این نقوش از طریق تجلی وحدت در کثرت و بالعکس بیان می‌شود.



منبع: http://honaryab.com/%D9%87%D9%86%D8%B1%DA%A9%D8%AF%D9%87/%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA-%D9%85%D9%81%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%85-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D8%AC%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%B0%D9%87%DB%8C%D8%A8-%D9%88-%D8%AA%D8%B4%D8%B9%DB%8C%D8%B1/

  • ندا راد
  • ۰
  • ۰

انواع تشعیر


نامگذاری انواع تشعیر بیشتر بر اساس روش‌ها و فنون و جایگاه ارائه آن است.

تشعیر دو قسمت دارد: تشعیر گیاهی یا تشعیر گل و بوته، و تشعیر وحوش.

در تشعیر گیاهی، تصاویر بر بالا و پایین برگ‌ها و گل‌ها به زر یا رنگ‌های سفید یا آبی یا مایه اصلی و ته رنگ لاجورد یا سیاه یا گِل ماشی و امثال آن، بر حواشی کتاب‌ها کشیده می‌شود. در آرایه‌های تزئینی قرآن کریم و جلد آن، علاوه بر تذهیب، فقط از این نوع تشعیر استفاده می‌شود.



تشعیر1


در تشعیر وحوش که بر دو نوع "نخجیری " و "گرفت و گیر" است، طرح کلی تصاویر و نقوش انواع پرندگان و جانوران زمینی و دریایی و اساطیری در ترکیب‌های خاص متناسب با موضوع اصلی کتاب با کمترین رنگ و به صورت نمادین پدید می‌آید.

همچنین تصاویری از آسمان و ابرها و ستیغ کوه‌ها و صخره‌ها در تشعیر دیده می‌شود.


نقوش تشعیری هر کدام جایگاهی معیّن و شیوه ای مستقل دارند؛ مثلاً جای نقش شیر و اژدها و سیمرغ و ادوات رزم در حواشی کتب و مجالس رزمی و جای نقش مرغزارها، سروستانها، بته جقه ها، بیدهای مجنون ، آهوان و پرندگان در حواشی کتب و جلدها و مجلس سازیهای تغزلی و شکارگاههاست .

از انواع تشعیر، تشعیر روغنی است که در جلدهای منقوش روغنی کتب خطی در دورة صفوی دیده می شود. در این نوع کار، جلد مشکی با نقشهای بسیار ریز و ظریف به رنگ طلایی یا رنگهایی است که بر زمینة تیره نمود بیشتری دارند (مایل هروی ، ص 612). این شیوه که به «آیین میرکی » مشهور است ، ابداع آقامیرک اصفهانی است (حبیبی ، ص 38). در نیمة دوم قرن دهم ، قطب الدین قصه خوان در دیباچة مُرقَع شاه طهماسب به نوعی تشعیر ــ که آن را تشعیر «نقش » یا «نقش طراز» نامیده است ــ اشاره کرده که بر مبنای «طرح ـ نقشی » و اسلوب استفاده از یک رنگ است (ص 283ـ284). هرگاه در تشعیر از شیوة زراندود استفاده گردد، آن را «تشعیر زرین » می خوانند و هرگاه از سفیداب استفاده گردد، بدان «تشعیر سپید قلم » می گویند. قلم گیری تشعیری با سفیداب ، بر بوم مَرْغَش (نوعی سنگ سخت و براق ) است که در ساخت جلدهای مرغش نیز استفاده می شود (مایل هروی ، ص 615). همچنین در حروف خط ثلث تشعیر دیده می شود، یعنی انجامه های حروف تیز است و دور و خمیدگی حروف آن بیشتر از خط نسخ است.



منبع : http://lib.eshia.ir/23019/1/3568

  • ندا راد
  • ۰
  • ۰

تشعیر کنار صفحات مینیاتور

تشعیر از کلمه شعر به معنی موی حیوان یا انسان است و در هنر مینیاتور سازی و نقاشی ایرانی به آثاری گفته می شود که با حرکات منظم قلم مو و حرکاتی تند و سریع اشکالی زیبا در حاشیه نگاره ها ساخته می شود. در هنر تشعیر از رنگ هایی روشن، خیال انگیز و درخشان استفاده می کنند.

در طراحی زمینه تابلو گاهی تعدادی درختچه و بوته به صورت تشعیر روی زمینه بوم کشیده می شود که برخی با طلا و برخی با رنگ قهوه ای رنگ آمیزی می شود. برای کشیدن بوته، قلم موی آب دار را از پهنا روی کاغذ می گذارند و ضمن حرکت دادن به جلو وبالا قلم مو را از سطح بوم برمی دارند که برگ های بوته هم به صورت تشعیر در می آید. سپس برگها را با قلم موی مخصوص قلم گیری با رنگی کمی تیره تر از رنگ برگها قلم گیری می کنند.

در دوران سلجوقی هنرمندان مذهب کار با ارادت خاصی شروع به آرایش قران ها نمودند تا جایی که در دوران تیموری این هنر به اوج خود رسید و در دوران صفوی بهترین کاتبان (خوشنویسان) و زرافشانها، مذهبان و لاجوردشویها، به کمک هم هنر کناب آرایی یا تذهیب کاری را در خدمت قرآن قرار دادند.

تشعیر

تذهیب به معنی زر گرفتن، طلا کاری یا طلا اندود کردن است و هرگاه هنرمند با استفاده از رنگ‌های جسمی (گواش غیر شفاف) یا رنگ‌های روحی (آبرنگ) و با الهام از طبیعت طرح‌های زیادی از شاخ و برگ درختان و گل‌های ختایی را جهت تزیین و آرایش کتاب ها، مرقعات و تابلوهای مینیاتور ترسیم نمایند، یک اثر تذهیب را به نمایش گذاشته است.

هنگام انجام تذهیب پس از آماده نمودن بوم، طرح مورد نظرمان را روی کاغذ کالک (نوع مخصوصی از کاغذ طراحی) می کشیم و آن را روی بوم اصلی برمی گردانیم و پشت کاغذ کالک را مهره می کشیم. بعد از آنکه طرح تذهیب روی بوم اصلی منتقل شد، اطراف خطوط طراحی شده را با رنگی شروع به قلم گیری می کنیم و در پایان کار خطوط مدادی را پاک می کنیم و مرحله بعد طلا زدن را انجام می دهیم. در صورت لزوم، گل ها و طرح های ختایی را با رنگ آغشته به طلا رنگ آمیزی می کنیم. مرحله بعد، عمل لاجورد زدن است که کار هنری حساس و ظریفی است و دقت در آن باعث می گردد خطوط ساقه ها که با رنگ مشکی قلم کاری شده اند، حالت خود را نمایان سازند.

نوع دیگر هنر کتاب آرایی وجود دارد که آن را تشعیر می نامند. در هنر تشعیر، طرحی از درگیری حیوانات مختلف را به نمایش می گذارند. برای مثال پرندگان شکاری در حال صید یا پرواز یا شکار حیوانات درنده و فرار آهوها دیده می شود. این طرح بعد از تذهیب قرار می گیرد و به دو شکل رسم می گردد : تشعیر مطلا و تشعیر الوان.

در هنر کتاب آرایی باید قواعدی در قالب مرقعات، کتابهای مذهبی، عرفانی، تاریخی و شعر رعایت شود که این قواعد خود سه بخش اصلی دارند :

1.تقارن 2.توازن 3.تعادل که با رعایت آنها می توان نوع تذهیب کاری کتاب های الهی و مذهبی را از کتاب های دیگری مانند شعر بازشناخت.

اصولاً مهم ترین و زیبا ترین قرآن‌ها از جنبه هنری قرآنهایی هستند که بین قرن های چهارم تا ششم هجری نوشته شده اند و دقیق ترین رسوم و اشکال تزیین و مذهب کاری روی آنها صورت گرفته است. عثمان وراق به عنوان اولین مذهب کار، 30 جزء از قرآن را با ارادت و شوق می نویسد و تذهیب آن را انجام می دهد که در تاریخ ماندگار می ماند. هنرمندان خوشنویس در آن دوران، در ضمن کتابت، آن مقدار جا که برای کشیدن تذهیب لازم بوده در صفحه ها خالی می گذاشته اند تا هنرمند تذهیب کار، آرایش و کتاب آرایی قرآن را انجام بدهد. اشکال هندسی و گل و برگ های تذهیب شده در اینگونه کتاب های خطی به ویژه در قرن نهم و دهم هجری، به حدی زیبا و ظریف بوده که حیرت کارشناسان هنری جهان را برانگیخته است. در بعضی از کتاب های خطی قدیمی، هنوز قسمتی از اشکال و نقوش، تذهیب کشیده نشده است و همین امر نشان دهنده آن است که اول متن کتاب نوشته می شده و بعد هنرمند مذهب کار روی آن کتاب کار می کرده است. هنر مذهب کاری با ذوق و قریحه هنرمندان ایرانی در آمیخته و مجموعه ای از قرآن های تذهیب شده، کتابهای خطی و مرقعات نفیس را آفریده است که در گنجینه ها و موزه های معتبر ایران و جهان در معرض دید علاقه مندان هنر نگارگری – اسلامی قرار دارد.

قدیمی‌ترین کتاب‌های خطی تذهیب شده مربوط به دوره سلجوقیان است. در قرن نهم هجری، تزیین و آرایش صفحات کتاب ها تنها به سرلوحه های صفحات اول منحصر نبوده است که پوشیده به مذهب کاری و نقش نگار بود، یا بر عناوین و جام هایی که نام خوشنویس در آن نوشته می شد و یا بر ستاره های طلایی که هر کدام از آنها را «شمسه» می نامیدند، بلکه صفحات دیگر را با حواشی گل و اشکال حیوانات و گاهی با تصاویر انسانی تزیین می کردند.

در دوره سلجوقی، در تزیین و کتاب آرایی روش جدیدی به کار می رفته است. در این روش دور سطور نوشته شده کتاب را خط کشی می کردند و بعد خارج از این خط های نازک را با اشکال و نقوش گیاهی تزیین و داخل خطوط خط کشی شده، همان موضوع کتاب را خوشنویسی می کردند.

یکی از نفیس ترین کتابهای خطی قرآن است که در سال 713 هجری برای سلطان محمد خدابنده در شهر همدان به دست یکی از خطاطان معروف به نام عبدالله بن محمد بن محمود همدانی کتابت شده است و از نوع قرآن های بزرگ است (40 در 50 سانتی متر) که به مساجد هدیه می شده است و زیباترین نوع مذهب کاری که موجب شگفتی می شود در آن به کار رفته است. در این قرآن از رنگ های طلایی، آبی، قرمز، سبز و پرتقالی استفاده شده و رنگ آبی سیر را مرکز قرار داده اند و سایر رنگ ها را در دور آن به کار گرفته اند.

در دوره تیموری بر اهمیت و رونق هنر تذهیب افزوده شد. از آن جمله نسخه خطی شاهنامه است که در تاریخ 831 هجری،خوشنویسی، تذهیب و نقاشی شده است و جزء شاهکارهای هنر نگارگری ایرانی است. این شاهنامه به سلطان بایسنغر تقدیم شده است. از مذهب کاران معروف آن دوره به امیر خلیل، میرک نقاش و مولانا حاج محمد نقاش می توان اشاره کرد.

اوج هنر مذهب کاری در دوره صفوی است که از هنرمندان معروف آن دوره می توان به میرک مذهب کار، یاری، قوام الدین مسعود، مولانا حسن بغدادی و مولانا عبدالله شیرازی اشاره کرد. امتیازی که کتاب های خطی دوران صفوی دارد، صفحات تذهیب شده زیاد آن است. در حواشی بعضی از این کتاب ها، تصویر حیوانات با آب طلا کشیده شده است. بهترین نمونه آن نسخه خطی از خمسه نظامی که در سال های 946 و 949 هجری برای شاه طهماسب صفوی نوشته شده و نیز یک تذهیب سرلوحه یک نسخه خطی از بوستان سعدی است که به تاریخ 893 هجری کتابت شده و امضای یاری مذهب کار را دارد.

منبع

هنر مینیاتورسازی و نقاشی ایرانی (مینیاتور،تذهیب،تشعیر،گل و مرغ، گل و بوته، سوخت معرق) / مهدی اشتری. تهران/ گوتنبرگ : 1386.

  • ندا راد
  • ۱
  • ۰

هنر تشعیر


اصطلاحی در تذهیب و نقاشی ایرانی . تشعیر در لغت به معانی «موی بر آوردن بچه در شکم » و نیز «موی را داخل مَوزه کردن » و «آستر کردن موزه به موی » آمده است (شاد؛ نفیسی ، ذیل واژه ) و در اصطلاح ، نقوشی از یک یا دو رنگ است که در حاشیه و سرفصلهای برخی کتب و در و دیوار و پرده ها و فضاهای موجود در مجلس سازیها و پرده های نقاشی ایرانی کشیده می شود و در جلدسازی و قلمدان سازی و قلم زنی بر روی فلز و نیز خطاطی دیده شده است . تشعیر از شَعْر (مو) گرفته شده است و به نقوش بسیار ریز از گیاه و پرنده و درخت اطلاق می شود.

 

نمونه ای از تشعیر در جلد درونی احسن الکبار فی معرفه الائمه الاطهار (988ق) با نقش دفاع سیمرغ از آشیانه اش در برابر اژدها منبع: محمد حسن سمسار، کاخ گلستان

 

در واقع تشعیر نوعی تزئین نسخ خطی است که در حاشیه ی نسخ یا مرقعات ،معمولا با یک یا دو و حتی با سه رنگ طلا انجام می گیرد،از آنجا که طراحی تشعیر، که در اصل طراحی حیوانات و منظره و اقسام آن است ، اغلب با طلا و به وسیلة قلم موهای بسیار ظریف انجام می گرفته است ، ظرافت خطوط را به مو تشبیه کرده اند.

 

تشعیر به همراه تذهیب ، برای تزئین حواشی بزرگتر در کتب خطی ، شاید تحت تأثیر نقاشی چینی ، از دوران تیموریان در ایران مرسوم گردید.

 

 تذهیب, هنرهای دستی, هنر تشعیر

 

طرح ها و نگارههای غالب در ساختن تشعیر ،بیشتر صخره سنگ ها ،حرکات ابر و باد ،درختانمتنوع،حیواناتخیالی و افسانه ای مانند سیمرغ وازدها ،حیوانات وحشی در حال جست و خیز ،پرندگان و حیوانات کوچک با قلم اندازی های استادان و استفاده ی بی دریغ از طلای ناب می باشد.

 

نامگذاری انواع تشعیر بیشتر بر اساس روشها و فنون و جایگاه ارائة آن است . تشعیر بر دو قسم است : تشعیر گیاهی یا تشعیر گل و بوته ، و تشعیر وحوش . در تشعیر گیاهی ، تصاویر بر بالا و پایین برگها و گلها به زر یا رنگهای سفید یا آبی یا مایة اصلی و ته رنگلاجورد یا سیاه یا گِل ماشی و امثال آن ، بر حواشی کتب کشیده می شود. در آرایه های تزئینی قرآن کریم و جلد آن ، علاوه بر تذهیب ، فقط از این نوع تشعیر استفاده می گردد. در تشعیر وحوش که بر دو نوع «نخجیری » و «گرفت و گیر» است ، طرح کلی تصاویر و نقوش انواع پرندگان و جانوران زمینی و دریایی و اساطیری در ترکیبهای خاص متناسب با موضوع اصلی کتاب با کمترین رنگ و به صورت نمادین پدید می آید. همچنین تصاویری از آسمان و ابرها و ستیغ کوهها و صخره ها در تشعیر دیده می شود.

 

نقوش تشعیری هر کدام جایگاهی معیّن و شیوه ای مستقل دارند؛ مثلاً جای نقش شیر و اژدها و سیمرغ و ادوات رزم در حواشی کتب و مجالس رزمی و جای نقش مرغزارها، سروستانها، بته جقه ها، بیدهای مجنون ، آهوان و پرندگان در حواشی کتب و جلدها و مجلس سازیهای تغزلی و شکارگاههاست .


نمونه ای از تشعیر ، به کار رفته در حاشیه نگاره ای از هفت اورنگ جامی : یوسف از گله اش حراست می کند.


منبع: mehrdadb54.mihanblog.com


  • ندا راد